عشق یعنی لایق مریم شدن عشق یعنی با خدا هم دم شدن عشق یعنی جام لبریز از شراب عشق یعنی تشنگی یعنی سراب عشق یعنی خواستن و له له زدن عشق یعنی سوختن و پرپر زدن عشق یعنی سالهای عمر سخت عشق یعنی چون همیشه باختن عشق یعنی حسرت شبهای گرم عشق یعنی یاد یک رویای گرم عشق یعنی؟
|
بود شمعی در غم پروانه ای
روشن و تنها به فکر چاره ای
شاپرک پروانه ای در فکر او
آتشی در جان او افکنده بود
درد پروانه ز درد شمع بود
شمع هم از درد پروانه فروزان گشته بود
|
عشق یعنی مستی و دیوانگی
عشق یعنی با جهان بیگانگی
.عشق یعنی شب نخفتن تا سحر
عشق یعنی سجده ها با چشم تر
عشق یعنی سر به دار آویختن
عشق یعنی اشک حسرت ریختن
عشق یعنی در جهان رسوا شدن
به خاطر دوستم الهه عشق یعنی مست و بی پروا شدن
|