سلام به همه ی دوستان عریزم امید وارم که هرگز دچار مشکل من نشوید
این وبلاگ روزی به خاطر آمدن شخصی به زندگی من ساخته شد و حالا با رفتش
به اخر خط رسیده ودیگر به روز نمیشود این وبلاگ روزی مظهر عشق دوستی وصفا وصمیمیت
بود وحالا به گورستان تبدیل شده این روز ها حال من خیلی گرفته است در یکی از روز های هفته دقیقا
درظهر پنجشنبه مورخ11/5/86 حدود ساعت 11.30تلفن زنگ زد خلاصه دوستم الهه بود صداش با همیشه فرق
کرده بود بعد از احوال پرسی کم کم حرفی که ازش حراس داشتم را زد این اولین شکست من بود واقعا دلم
شکست تا چند ساعت همش از خدا می خواستم که زمین دهان باز کنه من را ببلعه آره خلاصه حرفش را زد
با کمان اطمینان از من خواست که به دوستیون پایان بدهم و فراموشش کنم من هنوز امید را از دست ندادم
شاید خودش پشیمون بشه
|